کد قالب کانون شاهی که صبح عاشق می‌شد و شب فارغ!

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان کانون فرهنگی وهنری کریم اهل بیت شهر سلامی و آدرس kanoonemamhassan24.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 93
بازدید ماه : 14376
بازدید کل : 41131
تعداد مطالب : 2939
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

نویسنده : مهدی احمدی واکبر احمدی
تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1402

درخواست شرم‌آور محمدرضاشاه از موسسات فساد /شاهی که صبح عاشق می‌شد و شب فارغ!

رضاشاه پس از بازگشت محمدرضا از سوئیس به ملکه مادر سفارش کرد که برای جلوگیری از رابطه محمدرضا با زنان ناباب، یک خانمی برای او به دربار بیاورند. درباریان برادرزاده ساعد مراغه‌ای را که زن مطلقه‌ای به نام فیروزه بود با پرادخت ماهیانه سیصد تومان به دربار آوردند و تا ازدواج محمدرضا و فوزیه با او بود.

درخواست شرم‌آور محمدرضاشاه از موسسات فساد /شاهی که صبح عاشق می‌شد و شب فارغ!

گروه زندگی؛ زینب نادعلی: یکی از ویژگی های  بارز  محمدرضا شاه خوشگذرانی با زنان و هوسرانی بود این را می‌توان از تمام خاطرات،یادداشت ها و حرف های اطرافیانش فهمید. تا آنجا که ملکه مادر در رابطه با محمدرضا پهلوی اینطور می‌گوید: «محمدرضا در برابر دختران موطلایی تسلیم محض بود.».شاه چنان بی‌دغدغه از مشکلات مردم و سقوط خود به عیاشی مشغول بود که حتی در آخرین ماه‌های حکومتش دست از فساد اخلاقی برنمی‌داشت.

تحصیل یا خودنمایی برای دختران و رابطه نامشروع!
در سال 1310 شمسی محمدرضا پهلوی به اتفاق دو تن از همکلاسی هایش به نام های حسین فردوست و مهرپور تیمورتاش روانه شهر سوئیس شد تا در کالج «لُه روزه» به ادامه تحصیل بپردازد.

فردوست درباره خاطرات مدرسه «لُه روزه» سویس می گوید:«مسأله ای که در رابطه با محمدرضا در آن مدرسه رُخ داد، این بود که او به علت بلوغ، به تدریج عضلات بدنش قوی شده بود. محمدرضا از نظر جسمانی نسبت به سنش نیرومندتر بود و از این امر، احساس غرور می کرد و بعدها تا زمانی که برایش میسر بود، این قدرت بدنی را حفظ کرد. در مدرسه، یک محصل مصری بود که زور بازویی داشت و مشت زن خوبی بود و دنبال حریف می گشت. بعضی وقت ها که دختری در اتاق بود و ولیعهد می خواست برای دخترک خودنمایی کند، برای مصری شاخ و شانه می کشید که حریف منم! ناگهان به جان هم می‌افتادند و طوری یکدیگر را می زدند که برای پانسمان به بهداری انتقال می یافتند! هر روز همین بساط بود.»

اما داستان هوسرانی محمدرضا شاه به همین  قلدری و خودنمایی در مقابل دختران فرنگی ختم نمی‌شد. او در طول تحصیلش عاشق یکی از مستخدم‌های مدرسه شد و با او ارتباط نامشروع برقرار کرد. دخترک بیچاره که قربانی هوسرانی‌های محمدرضا پهلوی شده بود. با دریافت پول مجبور شد که هم بچه را سقط کند و هم از آن مدرسه برود.

 

فردوست که یکی از صمیمی‌ترین دوستان محمدرضا شاه بوده ماجرا را اینطور توصیف می‌کند:« در مدرسه له‌روزه، حدود 40 کُلفَت کار می‌کردند، یکی از آنها که از همه زیباتر و جذاب‌تر بوده توجه محمدرضا را جلب می‌کند که با کمک «ارنست پرون» (دوست محمدرضا) موفق می‌شود او را به اتاق خود بیاورد.

ارتباط جنسی محمدرضا با آن دختر سرانجام به آنجا کشید که دخترک ادعا می‌کند که آبستن شده است. محمدرضا در برخورد با این مشکل فردوست را به کمک می‌طلبد، چون نمی‌خواهد پدرش یا نفیسی از این ماجرا خبردار شوند. فردوست نیز پیشنهاد می‌کند که این مشکل را با پول حل کند.»

رضاشاه پس از بازگشت محمدرضا از سوئیس به ملکه مادر سفارش کرد که برای جلوگیری از رابطه محمدرضا با زنان ناباب، یک خانمی برای او به دربار بیاورند. درباریان برادرزاده ساعد مراغه‌ای را که زن مطلقه‌ای به نام فیروزه بود با پرادخت ماهیانه سیصد تومان به دربار آوردند و تا ازدواج محمدرضا و فوزیه با او بود.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: مناسبتی